Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-02@11:18:54 GMT

جزئیات قتل دختر ۱۷ ساله اهوازی از زبان پدرش

تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۳۹۳۵۸

جزئیات قتل دختر ۱۷ ساله اهوازی از زبان پدرش

آفتاب‌‌نیوز :

قتل زن ۱۷ ساله به دست شوهرش در اهواز یکی از تلخ‌ترین پرونده‌های جنایی امسال را تشکیل داد؛ جنایتی که با بازتاب گسترده‌ای همراه شد. پیش از این مادر متهم‌به‌قتل مدعی شده بود عروسش در فضای مجازی با مردی اهل سوریه آشنا شد و به‌همین‌دلیل به ترکیه رفت و در نهایت بعد از بازگشت به ایران به‌دست همسرش به نام سجاد به قتل رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پدر مقتول نیز جزئیات تازه‌ای از این واقعه را بازگو کرده است.

پدر غزل گفت: هیچ اجباری در ازدواج دخترم وجود نداشت و اتفاقا شوهرش بهترین زندگی را برای وی فراهم کرده بود، دعوای زن و شوهری بین آن‌ها پیش می‌آمد و گاه به خانه ما به حالت قهر می‌آمد، اما در حد دو، سه روز بود و بعد سر خانه و زندگی‌اش برمی‌گشت. این دعوا‌ها بین زن و شوهر طبیعی است و تاکنون غزل تقاضایی برای طلاق نکرده بود. بزرگان خانواده و فامیل واسطه آشتی آن‌ها می‌شدند.

او درباره دلیل موافقت با ازدواج غزل در سن کم توضیح داد: درست است سن و سال غزل برای ازدواج کم بود و حتی زمانی که می‌خواستیم غزل را به عقد سجاد دربیاوریم گواهی رشد از دادگاه گرفتیم، اما به لحاظ جسمی مشکل نداشت.

پدر غزل درباره سجاد نیز گفت: به محل کارش در بازار بروید، اطرافیانش بهتر می‌توانند نظر بدهند، اما پسری بود که هم روزانه سر کار می‌رفت و گاه تا شب در بازار بود، علاوه بر این اهل باشگاه و ورزش هم بود، اهل سیگار و دود و دم هم نبود.

پدر غزل درباره رفتن دخترش از خانه شوهر گفت: شبی که غزل خانه همسرش را ترک می‌کند از سر خیابان سوار پرایدی می‌شود که ظاهرا این پراید او را تا ترمینال شهرستان‌ها واقع در سه‌راه خرمشهر رسانده است و غزل پولی را هم پرداخت نکرده، یعنی هزینه پراید از قبل پرداخت شده است. بابت این قضیه هم من و هم پدر سجاد تا دو ماه پیگیر بودیم و شکایت هم کردیم که چرا این پراید در آن ساعت شب توسط دوربین‌ها در اتوبان یا ۶۰ متری شناسایی نشده است. چرا وسط شهر، ساعت ۱۱ شب هیچ‌وقت این پراید شناسایی نشد. مگر ما در دهات هستیم که شرایط شناسایی این پراید وجود نداشت؟ دختر من ناپدید شده بود، اما شکایت ما راه به جایی نبرد و در آخر با تماس دخترم متوجه شدیم که وی در ترکیه است.

این مرد درباره بازگرداندن دخترش از ترکیه گفت: ما روز پنجشنبه از ترکیه به تهران رسیدیم، اما وقتی رسیدیم حراست فرودگاه به ما گیر داد که چرا غزل پاسپورت ندارد، درحالی‌که پلیس اینترپل برگه‌ای برای خروج غزل از کشور ترکیه به ما داده بود، بااین‌حال مجبور شدیم برای بازجویی در دادگاه در تهران معطل شویم. پس از تأیید ورود قانونی غزل به ایران، از ترمینال سوار اتوبوس شدیم و جمعه‌شب به اهواز رسیدیم، همان موقع پدر سجاد پیشنهاد داد غزل را دست فلان مأمور که مورد اعتماد ما بود بدهیم و به خانه برگردیم، اما من مخالفت کردم و گفتم غزل را با خودم به خانه می‌برم تا مادرش را ببیند و شنبه غزل را تحویل کلانتری بدهیم. غزل همراه من به خانه آمد و با خودم گفتم حالا که غزل آمده، روز شنبه شکایت قبلی را از سر بگیریم و حداقل با کمک دخترم باند خرید و فروش دختران را که در اهواز است، دستگیر کنند.

غزل از دیدن مادرش خیلی خوشحال شد، وقتی دیدیم اتفاق خاصی نیفتاد، تحویل‌دادن غزل به کلانتری یا اداره آگاهی را به یکشنبه موکول کردم. همان روز بعد از صرف صبحانه از خانه بیرون زدم، بعد از رفتن ما پدر سجاد با عجله خانه ما آمده و از غزل خواسته به‌سرعت سوار ماشین شود تا به کلانتری بروند که در میان راه سجاد جلوی ماشین را می‌گیرد و آن اتفاق می‌افتد و غزل کشته می‌شود.

پدر غزل ادامه داد: از ابتدا تا انتهای شکایت به پلیس بین‌الملل را پدر سجاد انجام داد و وی قضیه فرار غزل به ترکیه را پیگیری می‌کرد تا اینکه زمانی که قرار بود به ترکیه برویم پدر سجاد گفت: شما به‌عنوان پدر دختر باید همراه من بیایی، چراکه ممکن است غزل را به من ندهند، به‌همین‌دلیل در سفر به ترکیه وی را همراهی کردم و برای اینکه به مشکلی برخورد نکنیم مترجمی از اهل ارومیه را با خودمان به ترکیه بردیم، ابتدا به آنکارا رفتیم و برخی از کار‌های قانونی مثل ترجمه شناسنامه‌ها و... را در سفارتخانه انجام دادیم. بعد از طریق پلیس اینترپل پیگیر آدرس غزل شدیم، پلیس آدرس کمپین‌هایی که سوری‌ها در آن سکونت داشتند به نام کمپین مرسین و تارسوس را به ما داد و پلیس مرد سوری را در کمپ مرسین دستگیر کرد، البته حدود یک هفته در کمپ‌ها و ادارات مختلف ترکیه دنبال غزل می‌گشتیم.

او درباره ملاقات با دخترش گفت: من دخترم را بعد از چند ماه دیده بودم، او را بغل کردم و بوسیدم، سرزنشش کردم که چرا این کار را کرده و از غزل خواستم به زندگی خودش برگردد، غزل هم هیچ مخالفتی نکرد و به اشتباه خودش اعتراف کرد. جریان ترکیه‌آمدنش را که سؤال کردم غزل تعریف کرد: شبی که خانه را ترک کردم، من را در تهران تحویل سه نفر دادند که ایرانی بودند که دو نفر آن‌ها من را مورد اذیت و آزار قرار دادند، او گفت یک شب در تهران مانده و بعد از مرز خوی خارج شده است. این‌ها قاچاقچی هستند و فقط پول را می‌شناسند و عبد جمونگ (مرد سوری) به آن‌ها پول پرداخت کرده بود.

پدر غزل در پاسخ به این سؤال که اگر عبد جمونگ واقعا غزل را دوست داشت باید با این قاچاقچی‌ها بابت سوءاستفاده‌ای که از دختر شما کردند برخورد می‌کرد؟ گفت: مگر این افراد به این چیز‌ها اهمیت می‌دهند، عبد جمونگ هم از ترس دولت ترکیه و برای اینکه کسی به وی گیر ندهد دخترم را عقد می‌کند و برایش عروسی می‌گیرد. قبل از اینکه ترکیه برویم کار‌های عبد جمونگ برای ما رو شد، ابتدا از طریق ارسال عکس برای ما و همسر غزل ما را عصبی می‌کرد، به سجاد می‌گفت: یادت هست یک ماه ارتباط بین شما و زنت خراب شد؟ من به غزل گفته بودم با تو این‌طور رفتار کند، یا من به غزل گفتم بچه را سقط کند. یادت هست غزل در را به روی تو قفل کرد؟ من بهش گفتم این کار را بکند. این رفتار‌ها خیلی ما را عصبی کرده بود، دو مرتبه وعده داد که اگر فلان مبلغ را واریز کنید دختر شما را برمی‌گردانم ما هم که دستمان به هیچ‌جا بند نبود اعتماد کردیم و یک بار ۱۵۰ میلیون تومان و بار دیگر ۱۶ میلیون تومان برای وی واریز کردیم، اما غزل را بازنگرداند. وقتی هم به او گفتیم این دختر متأهل است و بچه دارد چرا زندگی‌اش را خراب کردی! می‌گفت: غزل من را دوست دارد، اگر دوست نداشت این همه راه تا ترکیه نمی‌آمد. ما عبد جمونگ را در ترکیه ندیدیم، اما می‌دانیم که بازداشت شده است.

پدر غزل ادامه داد: بعد از این حادثه مادرش از شدت ناراحتی هیچ حرفی نزده و مریض است.

او در جواب این سؤال که آیا احتمال دارد رضایت بدهید و از خون غزل بگذرید، گفت: من رضایت نمی‌دهم، خیلی ناراحت هستم و از سجاد شکایت کردم.

منبع: روزنامه ایران

منبع: آفتاب

کلیدواژه: قتل اهواز دختر اهوازی پدر سجاد پدر غزل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۳۹۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کشف تاریخ ۴۵۰۰ ساله در زابل

باستان‌شناسان در کاوش آموزشی تپه «پیرزال سیستان»، بقایای معماری به قدمت حدودی ۴۵۰۰ سال پیش را کشف کردند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، باستان‌شناسان در کاوش آموزشی تپه «پیرزال سیستان»، بقایای معماری به قدمت حدودی ۴۵۰۰ سال را کشف کردند و حسین سرحدی، عضو هیئت علمی دانشگاه زابل و سرپرست دومین فصل کاوش آموزشی دانشگاه زابل در تپۀ «پیرزال» سیستان در این باره اظهار کرد: این معماری شامل بقایای ساختمانی یک خانه در لایه اول این محوطه است؛ این خانه متشکل از تعدادی اتاق در حاشیه جنوبی یک حیاط مرکزی است.

کاوش‌های اخیر بیانگر وجود یک کوچه است که احتمالاً این ساختمان را به ساختمان‌ها یا خانه‌های دیگر مرتبط می‌کرده است؛ بقایای این کوچه در ضلع شمالی کارگاه ۳ نشان‌دهنده توسعه ساخت و ساز در دوره آخر عصر مفرغ سیستان است؛ در این فصل، که کارگاه شماره ۳ به ابعاد ۱۰ در ۱۰ متر کاوش شد، سفال‌هایی متعلق به حدود ۴۳۰۰ سال پیش، اشیاء گلی شامل پیکرک‌ها و اشیاء شمارشی نیز کشف شد.

تپه پیرزال در ۶۰ کیلومتری جنوب زابل در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد و در سال ۱۳۸۷ در فهرست آثار ملی ثبت شده است؛ این تپه در سال ۱۴۰۲ از طرف دانشگاه زابل برای آموزش دروس عملی باستان‌شناسی به دانشجویان این رشته در دانشکده هنر و معماری، برای فصل دوم کاوش شد که مهم‌ترین یافته‌های آن، یک سازه معماری متعلق به دوره چهارم عصر مفرغ سیستان (حدود ۲۵۰۰ تا ۲۳۰۰ پیش از میلاد) بود، که شامل بقایای ساختمانی یک خانه در لایۀ اول این محوطه است.

بنا به یافته‌های سطحی، به نظر می‌رسد «پیرزال» یکی از بزرگترین تپه‌های متعلق به فاز انتهایی عصر مفرغ سیستان است،

کد خبر 749225

دیگر خبرها

  • ابزار ۱۳ سانتی دندانپزشکی در معده دختر ۲۰ ساله در ساوه
  • خارج کردن ابزار ۱۳ سانتی دندان پزشکی از معده دختر ۲۰ ساله در ساوه
  • شناسایی قاتل کشتی تایتانیک در یک عکس ۱۱۲ ساله
  • شناسایی قاتل کشتی تایتانیک در یک عکس 112 ساله (+عکس)
  • دخترم عکس‌های شرم‌آوری از خود در فضای مجازی گذاشت و آبرویم را بُرد / دیگر نمی‌‌توانم او را تحمل کنم!
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • جست‎جو برای یافتن دختر ۴ ساله در کلاله
  • مرکز رصد فرهنگی کشور: ۶۵ درصد از مردم در خانه دیوان حافظ دارند
  • کشف تاریخ ۴۵۰۰ ساله در زابل
  • دست‌درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!